January 18, 2005

سلول انفرادی شکنجه است!

بياييد ما هم هم صدا با بانوی صلح ايران، در وب لاگ های مان بگوييم:
ما وب لاگ نويسان مدافع حقوق بشر اعلام مي کنيم، که در ايران سلول انفرادي است، و سلول انفرادی شکنجه است. سلول های انفرادی، به هر شکل و صورتي بايد برچيده شود!

sokhan January 18, 2005 02:26 AM
نظرات

هرچه از اظهار راز دل تحاشی میکنم
بهر احساسات خود مشگل تراشی میکنم
زاشک خود بر آتش دل آب پاشی میکنم
باز طبعم بیشتر آتشفشانی میکند
......
(میرزاده عشقی ، شاعر میهن پرست ایرانی


بیگانه پرستی و دشمن ستایی از خصوصیات شکست خوردگانی ست که در پی راه چاره ، گوهردانایی خودرا گم کرده اند و در هر قدم گور خود را عمیق تر می کنند.
شکست های بزرگ تاریخی ملت ما ، بسیاری از اندیشمندان میهن مارا در دوران های گوناگون به باتلاق هایی اینچنین فرو افکنده است و امروز بر نسل جوان و آینده ساز ایرانی واجب است که خود را و فرهنگ خودرا از این بیماری خطرناک وزیانبار پاکسازی کنند و جز به منافع ، مصالح و استقلال میهن خود به هیچ چیز دیگر به عنوان معیار اصلی حرکت خود نیاندیشد.
عوارض فرهنگی این بیماری بیشمار است و میهن پرستان را همواره آزرده ومی آزارد.
از نامگذاری فرزندان ایرانی به نام های خون ریزترین مهاجمان به خاک ایران عزیز مانند: اسکندر ، چنگیز ، تیمور وغیره تا نظریه پردازی های خطرناک تاریخی و فرهنگی .
تاریخ ما پراست از اندیشمندان ، شعرا ، سخنوران و سیاستمدارانی که ستایشگر بیگانگان بدخواه میهن وملت بوده اند و بدتر از آن اینکه همینان پایه گذاران فرهنگ بردگی و بندگی در برابر سروری و آزادگی ملت ایران بوده اند و
ترویج اندیشه های اسارتبار و خرافی آنان دستاویز تحریک ملت ایران و بر باد دادن احساسات و نیروهای بیکران مردم سرزمین ما گشته است، بدون آنکه حتا منافع ، مصالح و استقلال ایران را دورنمای خواست ملی آنها معرفی کنند.
زمانی ادیب الملک فراهانی در سوگ\" خرابی ایران \" شعر \" برخیز شتر بانا \" را می سراید واشغال ایران به دست سپاهیان تازی را ستایش میکند و زمانی علی شریعتی برای بر انگیختن جوانان \" بازگشت به خویشتن خویش \" را مطرح میکند ودر نهایت احیای خلافت عثمانی را در اندیشه ایرانیان میکارد.
زمانی میرزاکوچک خان ساده لوح از آقای لنین تقاضای فتح ایران را میکند وزمانی حزب توده خواستار دادن امتیاز نفت شمال به رفیق استالین میشود . زمانی مشروطه خواهان در سفارت انگلیس پناه می جویند . پادشاهی به دست روس ها مجلس ملی را به توپ می بندد . سیاستمدارانی مملکت را به انگلیس می فروشند و به قول شاعر میهن پرست ما میرزاده عشقی : \" هیئتی هم بهر ایشان خان گسترانی میکنند \" .
در دوران جنگ جهانی اول گروهی از مدعیان ملی گرایی سپاهیان عثمانی را نجات بخش ملت ایران معرفی میکردند و در دوران جنگ جهانی دوم جمعی دیگر از این مدعیان ، آلمان نازی را ناجی ایران می خوانند. بعدها برخی کودتای شوم آمریکایی- انگلیسی بیست وهشتم مرداد را قیام ملی نامیدند و جمعی دیگر بین الملل کمونیستی را کعبه آمال دانستند وحتا امروز برای نجات ایران و سرنگونی حکومت ضد بشری جمهوری اسلامی ، برخی بمب افکن های ایالات متحده و اسرائیل را تنها راه نجات می خوانند و برخی نیز منتظر اتحادیه اروپا برای اصلاح رژیم فاشیستی حاکم بر تهران هستند و گروهی نیز چشم براه سازمان ملل برای تغییر رژیم از راه رفراندوم هستند.
در دو دهه قبل از انقلاب 1357 خورشیدی ، نسل قبلا انقلابی آن زمان معجونی از رهبران و قهرمانان کمونیست و عرب را به عنوان دوست وراهنمای خود می پنداشتند که هیچکدام نه دلسوز ایران و ملت ایران بوده اند ونه حتا تاجی به سر مردم خود زده بودند.
از مائو گرفته تا چگوارا ، از قذافی تا یاسر عرفات و از همه بدتر صدام حسین خون آشام وجمال عبدالناصر بنیان گذار مکتب پان عربیسم را افرادی ملی ودر رده ی دکتر محمد مصدق می نامیدند.
کدامیک از اینان برای سعادت و آزادی ملت ایران گامی برداشته بودند ؟
همانگونه که غرب زدگی در حکومت موجب تدوین برنامه های نامناسب و سردرگمی فرهنگی و تضعیف میهن پرستی و غرور ملی گردید تا جایی که حتا در مراحل طرح خیانت بار تجزیه غیرقانونی بحرین از خاک ایران به جز داریوش فروهر ویارانش نه تنها اعتراض گسترده ای را از جانب مدعیان رهبری ملت برنیانگیخت بلکه بسیاری از مدعیان ناسیونالیسم افراطی که الگوی خود را از آلمان نازی گرفته بودند همراه و همگام این حرکت خود را به خیانت علیه میهن آلوده کردند.
از سوی دیگر کمونیست زدگی و عرب زدگی هم در میان مخالفان حکومت ، مردم را به بیراهه کشید و ناسیونالیسم ملت ایران و ملی گرایی را به فراموشی سپرد و بی شک از عوامل اصلی سیاسی فرهنگی فاجعه حکومت اسلامی بیش از همه عرب زدگی بخش قابل توجهی از روشنفکر نمایان و رهبران انقلابی موجب آن شد که برای مدتی مردم ، ایجاد رژیم تماما ضد ایرانی و ایران ومعتقد به انترناسیونالیسم امت گرامی عربعربی اسلامی را پذیرا شوند.
رای آری به چنین نظامی به تبعیت از فتوای روح اله خمینی توسط جناح هایی از جبهه ملی گرفته تا گروه های چپ در رفراندوم شوم و فریبکارانه فروردین 1358 خورشیدی بدون شک در استقرار ومشروعیت چنین رژیمی موثر بود.
فاجعه جنگ هشت ساله ، تجاوز وحشیانه ، جنایات ، صدمات بی حساب صدام حسین تکریتی به میهن ما، همدستی و مشارکت اکثر کشورهای عربی با صدام بعثی به همراه تبلیغات نژادپرستانه ضد ایرانی آنان، نوکر صفتی ونمک نشناسی یاسر عرفات که خود از غارت بیت المال ایران به دست کار بدستان حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی نیز سهم برده بود ، بخش عظیمی از تاثیرات عرب زدگی و فلسطین زدگی تحمیل شده از سوی نسل پیشین را از میان برداشت ولی افسوس که در خارج از کشور به خصوص درمیان نسل قبلا انقلابی و انقلاب باخته پیشین وضع همان است که بود.
در طول چند سالی که به اجبار مقیم خارج شده ایم ، بسیاری از انقلابیون قدیم به جز تمسخر میهن پرستی ، خوار شمردن ناسیونالیسم و عدم حساسیت آنان نسبت به منافع و مصالح ملی واستقلال ایران چیزی ندیده ایم.
همانگونه که در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران و ایرانیان هم چندان تحرکی از خود نشان ندادند.
عدم حساسیت نسبت به ضدایرانی و ملی بودن رژیم اشغالگر حاکم بر ایران ، نسبت به قراردادهای ننگین خارجی ، نسبت به غارت نفت ، نسبت به تحریکات شیخک های خلیج فارس وحتا نام خلیج همیشه فارس ، نسبت به مالکیت همیشه ایرانی جزایر خلیج فارس ، نسبت به قتل دریانوردان و ماهیگیران ایرانی به دست دزدان دریایی ساکن حاشیه جنوبی خلیج همیشه فارس ، نسبت به تقسیم بدتر از ترکمانچای دریای مازندران در این دیار غربت بسیار غم انگیز وتاسف بار است. اگر حساسیت نداشتن نسبت به استقلال ، منافع ، مصالح وناموس ملی چنین است عنایت بسیاری از مدعیان ملی گرایی نسبت به دشمنان ایران به واقع حیرت انگیز است و به قول عشقی :
یا رب این مخلوق را از چوب بتراشیده اند ؟
بر سر این خلق خاک مردگان پاشیده اند ؟
در رگ این قوم ، جای حس و خون شاشیده اند ؟
کا ین چنین با خصم جانش رایگانی می کند.
پس از یکسال و اندی خون گریستن ما در فعالیت انقلاب باختگان پیشین در دفاع از صدام حسین ، خونریزترین دشمن ایران و ایرانی ، اخیرا مقالات واعلامیه هایی در سوگ یاسر عرفات دشمن فطری میهن ما انتشار یافته است که گویای ابعاد فاجعه فرهنگی وملی پیش گفته در خارج از کشور است. آن هم در زمانی که تهاجم تبلیغاتی شیخک های حاشیه جنوبی خلیج فارس در باره جزایر ایرانی و نام خلیج فارس به اوج رسیده است ، از جانب اینان با سکوت ویا بی اهمیتی جلوه داده شده است.
هواداری از یاسر عرفات و سوگواری برای او از جانب ایرانیان چیزی جز فراموشی معیار های ملی ودور افتادن از خود نیست.
مشارکت عرفات و عوامل او در اشغال سرزمینمان توسط کاربدستان حکومت اسلامی، غارت دارایی ایران در جهت ادامه جنگ میان اعراب واسرائیل و تامین زندگی اشرافی و شاهانه برای خانواده عرفات در اروپا و برای همدستان او غزه جنگ زده و فقرزده ، دبی ، کویت .
همدستی و همراهی با صدام حسین جلاد ، چشمداشت به تمامیت ارضی ایران از طریق عربستان خواندن خوزستان ، جعل نام خلیج فارس وتایی همیشگی مطامع اعراب در برابر منافع ملی ایران ، سیاهه برخی از دلایلی است که عرفات را در جبهه دشمنان همیشگی ایران و منافع ملی ما قرار داده است . چشم پوشی بر این مسئله به همراه صدمه به میهن ، گویای فلسطین زدگی ادامه دار این بازنشستگان سیاسی است . و اما تاسف بار تر از همه ، سوگواری بخشهایی از مدعیان طرفداری از آرمان های مصدق بزرگ نماد ناسیونالیسم ملت ایران ، از ابوالحسن بنی صدر و نهضت آزادی گرفته تا بخشهایی از جبهه ملی و مدعیان راه نهضت مقاومت ملی برای دشمن مام میهن است که بی شک گویای میزان ضعف ، عدم اعتقاد به خود و اتکا به ملت خود و عدم باورقلبی به ناسیونالیسم و راه و روش دکتر مصدق و گذشته گرایی منحرف ایشان است.
همچنین \" آزادیخواه \" خواندن یاسرعرفات در زمانی که او قانون شرع را رسما حاکم بر دولت فعلی و آینده فلسطین کرده است با شعار جدایی دین از حکومت اینان بسیار شبهه انگیز است .
در زمینه دیدگاه این مدعیان پیروی از دکتر مصدق از ایران مورد نظر ایشان و قوانین حاکم برآن در آینده نگران کننده است.
حزب مرز پرگهر ضمن ابراز تاسف از عکس العمل های اخیر در زوال میهن پرستی و هشدار به میهن پرستان درون این جریانات از آنان می خواهیم که توضیحات مسئولانه ای در مورد ارتباط ، مواضع و عملکرد عرفات با منافع ملی و استقلال ایران به ما وسایر ایرانیان میهن پرست ارائه کننند .
حزب مرز پر گهر دوستان و دشمنان ایرانزمین را تنها وتنها بر پایه منافع و مصالح ملی می شناسد و هیچ معیار دیگری برای آن قائل نیست.
ز انزلی تا بلخ و بم را اشک من گل کرده است
غسل برنعش وطن خونابه دل کرده است
دل دگر پیراهن دلدار را ول کرده است
بر زوال ملک دارا نوحه خوانی میکند \" عشقی \"
پاینده ایران
روزبه فراهانی پور فرزند ایران

January 20, 2005 10:23 AM

بيست و شش سال است که سلول های انفرادی با متنوع ترين سرويس ها سياهچال شريف ترين فرزندان گروگان گرفته شدهً ايرانی بوده است و دوزاری خانم عبادی تازه افتاده است؟ تازه چه خبر؟! چه خوابی برای ما مردم بی پناه ديده ايد؟
خـــــدا! که چه عرض کنم، ابليس مقدس بدادمان برسد!

مزدک January 18, 2005 07:51 PM

1- برادران و خواهران گرامي- از آنجاييكه اخيرا جهانخواران آمريكايي برادر گروهبان گرانر را به جرم شكنجه برادران عراقي ( سابقا مزدوران بعثي) به ده سال زندان محكوم كرده اند - گويا اين امر بر برادر رييس جمهور حضرت حجت الاسلام خاتمي ( نوكر الولايت فقيه) گران آمده و فرموده اند در يك مصاحبه كه " از دمكراسي نوع آمريكايي برايشان حرف نزنند." طبق فرمايش شوهر خاله بنده كه با رييس جمهور دايما مشغول بازي يغول دوغل هستند- جنا ب رييس جمهور ميفرمايند كه اگر در امريكا هم حقوق بشر اسلامي وجود داشت گروهبان گرانر مانند سعيد مرتضوي كه بعنوان مدير نمونه نظام چندي پيش انتخاب شد بعنوان گروهبان نمونه آمريكا انتخاب و از دست ولي فقيه آمريكا خلعت دريافت ميكرد.
2- حواستان باشد كه دارند رفسنجاني را به عنوان منجي به بازار عرضه ميكنند با هشت سال گارانتي.
3- برادران حميد- آرمان و فرهنگ دامت افاضاته اگر به فيلم گاو ساخته برادر مهرجويي مراجعه بفرماييد خواهيد ديد كه مش اسلام چه آقاي خوبي بوده.

آسيد قلي خان January 18, 2005 02:12 PM

اين بايدها دهان همه ما را كف آورده/كاش دستي بيرون كاسه قدرت مي آمد و اين كف ها را به شكلي پاك مي كرد.

لاله January 18, 2005 02:04 PM

فرهنگ عزيز

براي اينكه بتوان در ايران زندگي و فعاليت كرد بايد آدم گه گاهي هم حرفهايي بزنه كه بهش هم اعتقاد نداره.

بايد ديد اين شخص در عمل چگونه رفتار مي كند.

من هم مي گويم اسلام با حقوق بشر تناقضی ندارد بشرطي كه به بعضي قوانين اسلام توجه خاصي نشود و بشرط اينكه اسلام با سياست كاري نداشته باشد و بشرط اينكه اسلام در زندگي آدم نقش مهمي بازي نكند و بشرط اينكه........و..و..و

موفق باشيد

حميد January 18, 2005 01:20 PM

دوست عزيز، به من بگوئيد چگونه می‌توان با کسی هم صدا شد که مصرن مدعی‌ست، اسلام با حقوق بشر تناقضی ندارد.

فرهنگ January 18, 2005 10:37 AM

سلام. حمايت می‌کنم.

مجيد زهری January 18, 2005 09:06 AM

منظور شریعتمداری اینبود که چون آمریکا "خیلی" جنایت میکنه! ما که «کم» جنایت میکنیم عیب نیست !

به عبارت دیگر «بد را با بد توجیه کردن» (البته اگر فرض کنیم که «آمریکا بزرگترین جنایت مدار جهانه !»)

خاک بر سر مغزهای جهان که کشورهای خدایی (مثل ایران) خودشون رو ترک میکنند و به آمریکای جنایت کار مهاجرت میکنند ! (بالاترین رقم مهاجرت در جهان) ابلها ! خاک بر سر قانون طبیعت خدا (البته مدل ساخته ملایان) که آمریکا را اینقدر قدرت داد و پیش رفته ترین کشورش کرد ! بعضی وقتها به عقل خدا شک میکنم !

آرمان January 18, 2005 04:26 AM

fekr mikonid ke moshkel vaghean sellole enferadist? na janam, moshkel asase hokoomat hast

faranak January 18, 2005 04:10 AM