March 25, 2005

چند نقد و نظر در باره ي "اندر لباس رزم پوشيدن رهبر..."

اين نظر به خط لاتين نوشته شده و من آن را به فارسي تايپ کرده ام. اگر نقد مفصل ديگری دريافت کنم آن را در ابتدای همین قسمت اضافه خواهم کرد.
**************************************

با سلامي دوباره
اولا رويت را مي بوسم به خاطر انتقاد پذيريت. دوما ببخشيد که کي بورد پارسي ندارم چون خودم هم دوست ندارم با حروف لاتين روده درازي کنم. بابت همين موضوع از خوانندگان و شما پوزش مي خوام. 1- گيرم نوشته شما نظم است، شعر نيست چرا از اول مطلب تا آخر به صورت نظم نيامده است و شما مجبور شديد براي درک بيشتر خواننده از نثر هم در لا به لاي مطلب استفاده کنيد.

2- خمير مايه ي مطلب زيبا و خواندني آنهم به قول شما (نظم) استفاده بجا از تشبيه و استعاره هست که کلمات چکش خورده و موزون در جاي خود قرار مي گيرد که در نظم شما کمتر و يا ضعيف به چشم مي خورد. 3- به هر جا... دشمن نديد – به جز آتش و بمب دشمن نديد. اين آخرين مصرع يا نظم شما مي خواهد بگويد که رهبر در يک رويا بوده! يا دشمن تن به تن با او جنگ نخواهد کرد؟ يا رهبر در توهمات خود سير مي کنند؟ تصور من از نتيجه گيري ضعيف آنجاست که شما پايان شعر را به واقعيتي خنده دار تبديل نکرده و حتي به حقيقتي تلخ مختوم نکرده ايد. 4- همان طور هم که خودتان اشاره کرديد نقد ادبي هم در اين مجال نمي گنجد اي کاش فرصتي داشتيم تا با هم (شفنتوسي) بخوريم و مثال هاي زيادي از شاعران در اين مورد براتون مي زدم. مثلا (نامزد بازي روستايي اثر محمد حسين شهريار که در وزن حماسي سروده شده در سال 47. 5- وظيفه ي نويسنده و يا يک هنرمند بالا بردن سطحي بينش و رفتار فرهنگي در جامعه هست چرا فکر مي کنيد خوانندگان مطلب شما فولکس واگن دوست دارند. من به حساب شکسته نفسي مخصوص ايراني مي گذارم. ضمن اين که خود آقاي خرسندي هم فکر نمي کنم مرسدس بنز باشند. همه در حال يادگيري هستيم به اين آقايون هم که بعضا در کامنت ها باد به غبغب مي اندازند و فحش مي نويسند متاسفم و در آخر به خاطر همه تلاش هايت در مورد نوشتن باز مي بوسمت. سيما
**************************************
به نام خداوند جان و خرد، من ابوالقاسم فردوسي از خواننده اي که در قسمت نظرخواهي وب لاگ آقاي سخن ابراز نظر کرده و فرموده که "ناهيد بريان شود" مصداق تنگ آمدن قافيه است، پوزش مي طلبم و اعتراف مي کنم که اين مصراع سروده ي اين جانب است و آقاي سخن در اين خطا هيچ گونه نقشي نداشته است.

به همين طريق، روح من از خواندن "بيت هر آن کس که در هفت کشور زمين /بگردد ز راه و بتابد زدين"، و فهميدن اين که دچار سکته عروضي است لرزيد.

به بيت سوم که رسيدم و ژ3 را که ديدم، خوشحال شدم چيزي هم از سروده ي اين آقاي سخن نقد شده است که متاسفانه ديدم باز مصرع سروده ي من مورد اعتراض قرار گرفته. بنده ي خدا اين سخن آقا، خواسته است با ويرگول خطاي ما را ماستمالي کند که انگار نشده است.

البته تقصير خود آقاي سخن است که بدون رعايت حقوق مولف و قانون کپي رايت، کار ما را انتحال مي کند و پايه ي طنز قرار مي دهد. مگر ما سي سال رنج برديم که شاهنامه مان پايه ي طنز قرار گيرد و لبخند بر لب مردم بنشاند؟ خب اين هم جريمه ي آقاي سخن که ديگر پشت دستش را داغ کند و پا تو کفش بزرگ تر ها نکند و به همان نثر نويسي اش بسنده کند.

ابوالقاسم فردوسي

حکيم ابوالقاسم فردوسي March 24, 2005 09:40 PM (ف.م.سخن)
**************************************

نظمت ضعیف است و باید قبول کنی که خوب شعر نمی گی . مثلا زتیغ تو ناهید بریان شود یعنی چی؟ قافیه به تنگ آمده و شاعر به؟؟؟!!!! اینجا را هم اگر با صدای بلند بخوانی سکته وزن برایت مشخص می شود هر آن کس که در هفت کشور زمین / بگردد ز راه و بتابد ز دین. این را هم با ویرگول گذاشتن نتونستی درست کنی: وزان پس به ژ 3 یازیم دست / کنیم سر به سر کشور و مرز ، پست
باز هم دستت درد نکنه که حرف مخالفت را گوش میدی.

March 24, 2005 08:17 PM
**************************************

جناب آقاي کافر
با تشکر از نظرتان، بنده از هر نقد و نظري به شدت استقبال مي کنم و آن چه را که دريافت کنم، در همين وب لاگ در قسمت مقالات، منتشر خواهم کرد. براي دسترسي راحت تر ِ منتقدان عزيز، عين مطلب را در همين جا مي آورم تا دوستان پشت فيلتر کارشان آسان تر شود.
ف.م.سخن

ف.م.سخن March 24, 2005 07:38 PM
**************************************

جناب ف م سخن بنده هم نظرم اينه که شعر يا نظمتون خيلي اشکال داره. البته منظورم همون وزن و قافيست, ضمن اين که از لحاظ مضمون هم گرفتار محدوديت هاي کار منظوم شديد. اميدوارم ناراحت نشيد ولي از نويسنده اي با اين قلم بيشتر از اينا توقع داشتيم. اگر کسي حاضر شد ايرادهاي کار شما رو بگه حتماً استقبال کنيد بنده همچين امکاني ندارم:
شرمنده ام اي دوست ولي دان که همي
سخت است مرا تايپ به خط عجمي !
پيروز باشيد

کافر حربي March 24, 2005 07:18 PM
**************************************

Ei kash ghadr e Naser khosro migofti o iin dor e lafze dari ra alodeh be nam e inan nemikardi

mohmmad March 24, 2005 02:42 PM
*************************************

سرکار خانم سيما با عرض سلام و ادب و تبريک سال نو.

ممنون از نقد و نظرتان. البته آن چه که بنده مرتکب شده ام، بر طبق تعريف حضرت ِ خواجه نصير الدين طوسي در معيار الاشعار ، نظم نام دارد و نه شعر. و صد البته بسيار خوشحال خواهم شد که اين نوشته يا هر نوشته ی ديگری اعم از نظم و نثر، مورد نقد قرار گيرد و ضعف و ايرادها باز نمايانده شود. ناگفته نماند که آن چه سرکار "نقد ادبي" مي خوانيد، دامنه ای بسيار وسيع دارد و جز نقد ِ شعر يا نظم است که آن هم احتمالا از ديد شما اشاره به ضعف در وزن و بحور عروضي و سنجش موزون از ناموزون است که بسيار پسنديده است و ارائه ی آن مايه ی خرسندی بنده. با اين کار روح مرحوم خليل ابن احمد فراهيدی و استادم حضرت شمس قيس رازی را نيز شاد خواهيد کرد!

در مورد واگذاشتن "شعر" به حضرت استادی هادی خرسندی، والله بنده قصد جسارت و يا دخالت در عرصه تخصصي اهل فن ندارم، ولي چنين منعي به آن مي ماند که چون مرسدس بنز خيلي بهتر از فولکس قورباغه اي است، بنابراين کارخانه فولکس تعطيل شود بهتر است! والله ما که فولکس قورباغه ای باشيم، کار برخي از خوانندگان "فولکس دوست" را راه مي اندازيم و البته هرگز به لاين ِ مرسدس بنزی ها وارد نمي شويم!

و اما در مورد نتيجه گيری نهايي، به عنوان ِ مطلب، عنايت نفرموده ايد که "فصلي" است از "رهبرنامه" و نه همه ی آن. و آن سه نقطه ها که در ابتدا و انتها مشاهده مي کنيد معني اش آن است که قبل و بعد از آن ها مطالبي هست که خواننده لابد بايد آن ها را در جای ديگر بخواند. البته من چون به لحاظ سني، قادر به سي سال کار و رنج بردن بر روی "رهبر نامه" نيستم، و مي ترسم اگر تابوتم از يک دروازه ی شهر خارج شود، در دروازه ی ديگر اتفاق خاصي نيفتد و وراث بي بهره بمانند، لذا فعلا همين "اشان تی یون" را در اختيار خوانندگان مي گذارم تا ببينيم بعدها چه مي شود. البته اگر هم مي خواستم چنين خطايي مرتکب شوم، با ارزيابي سرکار مبني بر "مرتبه ی بسيار پايين ادبي" قطعا نادم و پشيمان مي شدم!

با سپاس مجدد
ف.م.سخن

ف.م.سخن March 24, 2005 05:18 AM
**************************************

ba salam.
avalan eide shoma mobarak. doveman man pishnahad mikonam shoma sher nagid, ijor karharo bedid daste aghai khorsandi. shere shoma az nazare adabi dar martabe besyar paeini garar darad. aghar mayel be nagade adabi bashid mitonam aghar khastid sheretan ro naghd konam.zemn inke natijegiri nahai dar bite akhar nages v zaif be nazar mirasad.
shoma ke bad nasr neminevisid chera sher migid.nazare man in hast ke haman nasr ro edame bedid behtar hast.
payande bashid. sima

sima March 24, 2005 04:25 AM
**************************************

sokhan March 25, 2005 04:50 AM
نظرات

سلام مجدد. ممنونم از لطف شما. بنده هم با اجازه تون لینک شما رو اضافه کردم.

هادی منتخبی. March 27, 2005 01:47 AM

سلام. خوشحال میشم به هم لینک بدیم. اگه موافقید با من تماس بگیرید.

هادی منتخبی March 27, 2005 12:25 AM