June 04, 2005

مجتبي را "آزاد کنيم"!

گفته مي شود که مجتبي سميع نژاد به دو سال زندان محکوم شده است: مجازاتي سنگين به خاطر اهانت به "مقام معظم رهبري". آرزو مي کنيم که اين خبر صحيح نباشد. آرزو مي کنيم که در دادگاه تجديد نظر اين حکم لغو و مجتبي از زندان آزاد شود. آرزو مي کنيم که حکومت ايران اين گره را مثل گره اکبر گنجي با دست باز کند تا کار به چنگ و دندان نکشد.

تجربه نشان مي دهد که آرزوي آزادي مجتبي تنها مي تواند تا زمان برگزاري انتخابات محقق شود. نامزدهاي رياست جمهوري، امروز براي محبوب شدن دست به هر کاري مي زنند و اين فرصتي است طلائي براي آزاد کردن مجتبي سميع نژاد و ديگر زندانيان سياسي.

ما تا ديروز به ديگران مي گفتيم "آزاد کنيد!" اما امروز به خودمان مي گوييم: "آزاد کنيم!"

قصد اغراق در توانائي هاي مان ندارم و نيک آگاهم که قدرت چنداني نداريم و آنچه داريم، تنها همصدايي ماست. کلمات ما زماني قدرت مي گيرد که حمايت نهاد هاي بين المللي مثل گزارشگران بدون مرز و سازمان هاي حقوق بشري را پشت سر داشته باشد. صداي اعتراض جمعي ما زماني در جهان طنين مي افکند که پشتيباني راديوها و نشريات خارجي را به همراه داشته باشد؛ و نبايد فراموش کنيم که اثر اين قدرت، فقط تا زمان برگزاري انتخابات است.

ديروز از آيت الله شاهرودي خواستيم تا مجتبي را آزاد کند؛ از ايشان تقاضا کرديم که نگذارد عمر يک جوان به خاطر بيان عقيده در زندان تلف شود؛ اما صداي ما به گوش ايشان نرسيد و اگر رسيد توجهي نکردند. دوستاني هم که کار جمع آوري امضا را شروع کرده بودند کار را در ميانه ي راه رها کردند و ادامه اش را به تحريم گران انتخابات سپردند چون تبليغ براي کانديداي مورد نظرشان فرصت حتي کپي و پيست نامه به ايشان نمي داد.

و اکنون ماييم و ما. هر چه تعدادمان بيشتر باشد و صداي مان بلند تر، حمايت نهادهاي حقوق بشري از ما و از مجتبي بيشتر خواهد شد. من از دوستان روزنامه نگار و وب لاگ نگارم تقاضا مي کنم فعالانه در اين حرکت شرکت کنند. اين تقاضا را بايد براي آزادي عليجاني و صابر و رحماني و باطبي و تمامي آنان که به خاطر گفتن و نوشتن و اعتراض کردن به زندان افتاده اند بکنيم ولي چه مي توان کرد که فقط کار ِ متمرکز بر روي يک نام مي تواند موثر واقع شود و مجتبي به خاطر جواني اش امروز در اولويت است.

فراموش نکنيم که مجتبي با تمام جواني اش و به رغم تمام آزار و اذيت ها بر سر حرفش ايستاد و مقاومت کرد؛ فراموش نکنيم که هيچ حزب سياسي و کانديداي رياست جمهوري و مقام دولتي از مجتبي حمايت نکرد؛ و فراموش نکنيم جزاي اين پايمردي و بي کسي، غل و زنجيري بود که بر دست و پاي مجتبي زدند و او را وادار به اعتصاب غذا کردند. بياييد دست در دست هم بگذاريم و با حرکت جمعي خود مجتبي را آزاد کنيم!

براي شروع اين حرکت، وب لاگي به نام مجتبي سميع نژاد آماده شده و تلاش هايي نيز به منظور جلب حمايت هاي بين المللي صورت گرفته است. اعلام حمايت و آمادگي شما دوستان مسير حرکت جمعي ما را مشخص خواهد کرد.

در همين زمينه: "آقای ابطحي! نامه ی مجتبي را منتشر کنيد!"

sokhan June 4, 2005 01:24 PM
نظرات

کاری کنیم که حاکمان بفهمند که اسارت مجتبی برایشان برایشان گران تمام خواهد شد. مجتبی را لقمه ای کنیم که از گلوی آنها پایین نرود.

این تنها با همصدایی ما آزادیخوهان ممکن است.

اگر مجتبی به خاطر توهین به رهبر مجرم است, 80 درصد مردم ایران هم مجرم هستند !

پیشنهاد میکنم که مجتبی هم دست به اعتصاب غذا بزند. البته ما دور از گود نشسته ایم و میگوییم لنگش کن. میدانم که اعتصاب غذا خیلی سخت است و باعث لاغری شدید و بیماری است (همان طور که گنجی لاغر و بیمار شد) و از این بابت از مجتبی عذر میخواهم ولی فقط این یک پیشنهاد است و قبول دارم که تا حدودی خودخواهانه میباشد.

آرمان June 4, 2005 08:35 PM

dorood bar shoma .omidvaram k ba talash hay ma tamam zendanian siasi azad shavand .

amirreza amirbakhtiar June 4, 2005 05:22 PM