May 18, 2010

لاشه لات ها (نوشته ای خواندنی و واقع گرایانه از محمود فرجامی)

این نوشته ی خواندنی و واقع گرایانه را از دست ندهید. آقای محمود فرجامی با شجاعت تمام، آن چه گفتنی بوده است را گفته و چه خوب گفته. امیدوارم این نوشته باعث گرفتاری ایشان نشود.

sokhan May 18, 2010 07:48 PM
نظرات

ف.م سخن گرامی
جناب فرجامی نوشته‌ی خواندنی دیگری نیز دارد اتفاقاً در همین سبک. به امید افزایش این تیپ نوشته‌های خواندنی و واقع‌گرایانه.
http://meemfe.wordpress.com/2010/04/27/%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%A8-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4/


البته که یک جنبش مدرن محتاج نقد است. نقد روح مدرنیته است و بدون آن انسانگرایی فلج است. بی نقد آزادی مفهومی ندارد. اما سوال اینجاست که با چه غلظتی و در در چه جهتی؟ ذره‌بین برداشتن و در جنبشی به این عظمت، با دشمنی به آن مخوفی که از هیچ دسیسه‌ای فروگذار نمی کند، به دنبال عیب‌ها گشتن و آن معدود –بسیار معدود- رسانه‌های آزاد را هم درگیر پخش این نقدها کردن چه هنری‌ست و به چه کار می آید؟

سایت جرس را که به هزار بدبختی و مشکل درست شده و عده ای بی مزد و منت –بی‌اغراق- از جانشان مایه می‌گذارند تا آن را به عنوان یکی از معدود رسانه‌های سبز به‌روز نگه دارند را کیهان سبز توصیف می‌کنند چون ادبیاتش کمی تند است

ــــــــــــــــــــــــ
البته که جناب فرجامی منظورش امثال جنابعالی، نیک‌اهنگ و غیره و نیست و صد البته که نظر امتحان پس داده‌ی "نقد خوب است بشرطی که مخل منافع ما نباشد" رد خور ندارد، همه‌ی اینها درست، اما به اعتقاد جنابعالی لاشی بیشتر فحش است یا سبزاللهی؟!!

بنده نگرانم که هندوانه‌ی به این بزرگی زیر بغل ایشان جا نشود!! اینظور که پیداست مشکل ما خیلی عمیق‌تر از این حرفهاست. در هر صورت بنده و دیگر جوانان این مملکت مشغول تلمذ از دوستان فهمیده هستیم و نقد درست و رفیق‌بازی را یاد می‌گیریم و البته امیدوارم پشت سر آقایان با مخ ته چاه نرویم!

ببخشید سرتان را دوباره درد آوردم.
ایام به کام

***

داریه عزیز. ممنون از نقد و نظرتان. سخن

Darieh May 19, 2010 04:45 PM

سلام بر سخن.با تشکر از اینکه اکتیوتر شداید و بیشتر مینویسید و مخصوصا اینکه به مسایل ادبیات ایران وجهان و دیگر مسائل اجتماعی ایرانیان خارج کشور (مخصوصا سیاسیون)که به ان مبتلا هستند و شما انرا به درستی میبینید و مینویسید.چون کشکول اخرتان در وبلاگتان نیست مجبور شدم کامنتم را در رابطه با ان در اینجا بنویسم.بدون اینکه در ماهیت مبادله قاتل دکتر بختیار داخل شوم مطلبی رادر مورد حکم زندان ابد مثلا در کشورهای اسکاندیناوی بنویسم(از فرانسه خبر ندارم ولی حدس میزنم در این مورد میتواند نزدیک به کشورهای اسکاندیناوی باشد).1- در اینجا زندان ابد یعنی 13 سال که زندانی اگر در مدت حبسش رفتاری مناسب قوانین زندان داشته باشد و بنا به تشخیص متخصصان خطری برای جامعه نداشته باشد حتی قبل از اتمام 13 سال مورد عفو و ازاد میشود،مردی 65 ساله 3دختر 7ساله را ربود و بعد از تجاوز انها را سوزاند(این مثال وحشیانه ترین جنایت تاریخ این کشور است که جامعه فنلاند را بشدت منقلب کرد)این اقا به حبس ابد(13سال)محکوم شدو بعد از 13 سال با وجود اعتراض شدید مدیا ومردم با یک تاخیر 6ماهه ازاد شد.2-در مورد خارجیان که تبعه نیستند و با اجازه اقامت زندگی میکنند در جرمهایی مثل قتل و قاچاق مواد مخدر بعد از اتمام زندان بلافاصله به کشور اصلیشان فرستاده میشوند.حال اینکه در فرانسه قاتلی خارجی از زندان خلاص شودو به او حق زندگی در فرانسه بدهند هرگز شدنی نیست و در ثانی اگر زندان ابد اطلاقی 19 یا 20 ساله داشته باشد این را جمهوری اسلامی هم میداند، من فکر نمیکنم دولت فرانسه بخاطر ان خانم که خطر بزرگی هم در ایران در انتظارش نبود تن به این رسوایی بدهد.زنده باشید.علی

***

علی عزیز، متشکرم از اطلاعاتی که در مورد کشورهای اسکاندیناوی دادید. در مورد قوانین فرانسه هم به گمان ام مجازات حبس ابد، به معنایی که ما می شناسیم نداشته باشند و زندانی را بعد از مدتی که به اصلاح و تادیب او منجر می شود آزاد می کنند. تا آن جا که می دانم، موضوع حبس ابد و عفوِ پس از آن همیشه و در همه جا مقید به قیدهایی ست که اگر این قیدها هم نبود، بازی روباز و معامله ی نفرت آور دولتین جمهوری اسلامی و فرانسه آن قدر آشکار است که تردیدی در بده بستان های سیاسی نمی رود. دلیل اش هم مصاحبه ی تلویزیونی سرکوزی که به صراحت از دختر بی گناه و قاتل بختیار و عدم معامله بر سر این دو سخن گفت. با سپاس. سخن

ali May 19, 2010 03:07 PM