April 13, 2011

در و تخته

این مطلب در گویای من منتشر شده است.

images-sabzramin25bahman_855551392.jpg

عرض زیادی ندارم. مصدع اوقات هم نمی شوم. بدن ها همه گرم است و سرود فتح و پیروزی در گوش ها طنین انداز. مبارک است ان شاءالله. هر روزمان بهمن، آن هم 25 بهمن. آفرین بر جوانان و پیران. آفرین بر شجاعان و دلیران. شاید سخن گفتن در مورد نجاری و در و تخته کمی بی موقع باشد ولی جلوی این زبان بدمصب را نمی توان گرفت. آن هم وقتی آدم می بیند که در و تخته با هم جور هستند. به قول شاه‌بابا همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید که می آید. از جمله چیزهایی که خیلی به هم می آید، یکی هم حکومت و اپوزیسیون ماست. مثلا شما فکر کنید که ما ادارات مان اینی باشد که امروز هست اما رفتار ترافیکی مان مثل آلمانی ها باشد. مگر می شود؟ اصلا مسخره می شود! ولی رفتار ترافیکیِ فعلیِ ما، متناسب با رفتار اداری ماست. لابد دیده اید خانم هایی را که با ریخت و قیافه و هیکل شرقی (؟!) موی سرشان را بور می کنند. از شش فرسخی آدم متوجه می شود که در و تخته با هم جور نیست. ولی وقتی در و تخته جور شد، هماهنگی و هارمونی به وجود می آید. شما این گفت و گو را گوش کنید:

لذت بردید؟ کیف کردید؟ ملاحظه فرمودید آقای رامین که تا چندی پیش معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بود چقدر قشنگ و زیبا از عبارت "شما غلط می کنید" استفاده می کند؟ آن مجری هم که جا می خورَد، بیخود جا می خورَد چرا که تمام عمرش این عبارت را شنیده ولی چون پشت میکروفون است فکر می کند باید آدمی مثل رامین بعضی چیزها را رعایت کند که نمی کند. خب. حالا این برگِ زرّین، از فیس‌بوک‌نوشتِ یکی از تئوریسین های جنبش سبز را مطالعه کنید (و فراموش نکنید که قرار است ما حکومت را از دست امثالِ رامین ها بگیریم بدهیم به دست این ها):
facebookNevesht1FMS.jpg

چقدر قشنگ به آقای نوری علا و مسئولان سایت خودنویس و نیک آهنگ کوثر نوشته که "شما غلط می کنید". چقدر قشنگ نوشته "لطفا از این پس از اظهار نظر و پیش بینی سیاسی خودداری نمایید". آدم وقتی این جملات را می خواند مثل این است که از خارج به ایران آمده و بوی دود بنزین و گند و کثافت در هوای تهران استنشاق می کند. یک حال خوبی به آدم دست می دهد. واقعا آقای دکتر اسماعیل نوری علا که سی سال است با کلمات روشن و واضح گفته و نوشته که "این حکومت ظالم باید برود" غلط می کند. می دانید چرا؟ برای این که تازه‌ازراه‌رسیدگانی که خودشان بنیان این حکومت را گذاشته اند تازه تازه یادشان افتاده که اِ! این ها آدم می کشتند! اِ! این ها شکنجه می کردند! اِ! این ها پدر فرهنگ مملکت را در می آوردند!... این ها هم که یادشان افتاده نه به خاطر حُبِّ مردم، بل که به خاطر جمع شدن کاسه کوزه و تی پا خوردن از صاحبان قدرت بوده.

خیلی ببخشید. خیلی معذرت می خواهم. زیادی توضیح دادم. الان وقت جشن و سرور و تجزیه و تحلیلِ راهپیماییِ اعتراضیِ دیروز است و اصلا وقت این جور غر زدن ها نیست. فقط می خواستم بگویم که در و تخته ی حکومت و اپوزیسیونِ سبز ما با هم جورِ جور است و فردا که وزارت ارشاد دست دوستان سبز ما افتاد، باز هم کلمه ی "غلط کردی" را خواهیم شنید و زیاد احساس غریبی نخواهیم کرد. به قول یکی از کامنت گذارانِ مطلبِ ایشان، بهتر بود به جای غلط کردی، .ُ.. خوردی می نوشتی. این طور هم البته بد نیست و به نظرم طبیعی تر است!

sokhan April 13, 2011 06:25 PM
نظرات
ارسال نظرات









اطلاعات شخصي شما يادآوری شود؟