December 01, 2005

مجتبي را تنها نگذاريم

مجتبي سميع نژاد يار و ياوري جز وب لاگ نويسان ندارد. ماجراي او را همه مي دانيم و از ظلمي که بر او رفته است آگاهيم. اين دعوت به يک کار جمعي و گروهي نيست؛ هر زمان اراده به چنين کاري کرده ايم، جز يکي دو مورد ناموفق بوده ايم. اين تقاضا و استدعا براي امضا کردن طومار و پتيشن نيست؛ تا کنون ده ها از اين طومار و پتيشن ها بي هيچ فايده و نتيجه اي امضا کرده ايم. اين يک فرياد است؛ فرياد اعتراض. فريادي که بايد خود ما را بيدار کند و بيدار نگه دارد. خود ِ مايي که فردا مي توانيم به جاي مجتبي به غل و زنجير کشيده شويم؛ در ميان جانيان و آدمکشان، بي پناه رها شويم؛ از هر چه دوستي و رفاقت است دلزده شويم.

با محمدرضا و نجمه که خود طعم زندان را به خاطر وب لاگ نويسي چشيده اند هم صدا شويم. شايد بيشتر از مجتبي و مجتبي ها خود ما باشيم که به اين گونه اعتراض ها نياز داريم. ما بايد نشان دهيم که هستيم و نمرده ايم. بايد نشان دهيم که هستيم و اعتراض مي کنيم. بايد نشان دهيم که هستيم و اميدواريم. شايد گوشي صداي ما را بشنود و دستي در ِ سلول مجتبي را باز کند. اين که چه کسي به اين اعتراض آغاز کرده است را فراموش کنيد. اين که شما بزرگ و بزرگوار آغازگر ِ حرکت نبوده ايد را فراموش کنيد. اين که اين کار اثري بر دل سنگ صاحب قدرت ندارد را فراموش کنيد. يک لحظه پنجره ي وب لاگ تان را به روي جهان باز کنيد و فرياد بزنيد، مجتباي وب لاگ نويس را آزاد کنيد! بگذاريد دنيا يک بار ديگر صداي شما را بشنود. اين کمترين کاري است که مي توانيم انجام دهيم.

اين نامه را در وب لاگ خودتان کپي کنيد. اگر با جمله يا جملاتي از آن موافق نيستيد چشم بر آن ببنديد. اگر لحن آن را نمي پسنديد، غمض عين کنيد. اگر خودتان مي توانيد بهتر از آن بنويسيد، نوشتنش را براي بار ديگر بگذاريد. از چنين حرکت هاي جمعي فقط اثر کلي است که باقي مي ماند نه جملات و ريزه کاري ها. با اين حرکت جمعي همراه شويد.

***

نامه ي سرگشاده به رييس دستگاه قضايي

آقاي هاشمي شاهرودي
رييس دستگاه قضايي
با سلام؛

در ميانه هاي پاييز1383،هنگامي كه خبر بازداشت دوست عزيزمان،مجتبي سميع نژاد را شنيديم؛گمان نمي برديم كه بازداشت او اينگونه ادامه يابد.ولي امروز بيش از يك سال است كه او زندان را در بدترين و ناگوارترين شرايط تجربه مي كند."همزيستي اجباري او با تبهكاران حرفه اي،محروميت از ابتدايي ترين حقوق انساني و بازماندن از ادامه تحصيل در دانشگاه" از نمونه ستم هايي است كه به وسيله دستگاه قضايي و امنيتي جمهوري اسلامي بر او رفته است.پرونده سازان امنيتي چه بسيار كوشش نمودند تا با وارد كردن اتهامات بي پايه و اساس به مجتبي،او را براي ساليان دراز به گوشه ي زندان بفرستند.اين همه پافشاري دستگاه اطلاعاتي حكومت براي نگه داشتن سميع نژاد در زندان،تنها به سبب استواري و ايستادگي مجتبي در عقايدش است كه سخت بر پرونده سازان گران آمده است.دستگاه قضايي نيز متاسفانه بر مبناي آنچه كه گزارش مرجع رسمي(وزارت اطلاعات)خوانده مي شود،چشم و گوش بسته،حكم بر محكوميت مجتبي سميع نژاد داده است.جاي بسي نگراني است كه گزارش آزادي ستيزانه ي يك دستگاه امنيتي اينگونه مورد اعتماد قرار مي گيرد و جواني به سبب وبلاگ نويسي اينچنين در بازداشت باقي مي ماند.چگونه است دستگاهي كه خود را مستقل مي داند اينگونه به راحتي تحت تاثير پرونده سازي هاي دروغين،راي بر محكوميت جواني مي دهد كه تنها جرم او"استفاده از حق آزادي عقيده و بيان" و "انتشار عقايدش در وبلاگ"بوده است؟
آقاي رييس!
مجتبي نه دستي در بازي هاي سياسي داشته است و نه جرمي انجام داده است.او جواني است كه اين روزها به جاي آنكه بر روي نيمكت دانشگاه و در ميان دانشجويان به تحصيل مشغول باشد؛در پشت ميله هاي زندان و در ميان مجرمان خطرناك،بهار جواني اش رو به خزان در حال گذر است.
آقاي رييس!
مجتبي سميع نژاد نبايد "قرباني كارزار صاحبان قدرت" شود.او نه به اين جناح اميد دارد و نه به آن جناح دل بسته است.مجتبي را با بازي هاي نازيباي سياسي كاري نيست.او جايي را براي كسي تنگ نكرده بود و كرسي قدرتي را هم نمي خواست.او تنها مي خواهد آزادانه آنچه را كه در ذهن خود مي پروراند،بر روي وبلاگ منتشر سازد.اين خواسته ي زيادي نيست اما تاواني كه او مي پردازد چه بسيار زياد است.
در پايان از شما خواهانيم كه با تكيه بر استقلال دستگاه قضايي،بستر آزادي مجتبي سميع نژاد را فراهم سازيد.

sokhan December 1, 2005 03:17 AM
نظرات

انشاءالله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

faranak December 2, 2005 09:47 PM

اميدوارم که مجتبی عزيز هر چه زودتر از چنگال دژخيمان رژيم رها شود

***

فرانک خانم
من هم اميدوارم مجتبي و تمام زندانيان اهل قلم آزاد شوند و نه تنها زندان های بيروني بلکه زندان های دروني اهل تفکر هم از بيخ و بن بر چيده شوند.
با تشکر
سخن

faranak December 2, 2005 04:28 AM

سخن عزیز
با سلام
من هم نامه را در وبلاگم گذاشتم و در حد بضاعت اندکم بر آن مقدمه ای نگاشتم.
می دانم که بی تاثیر است...اما این را هم می دانم که اگر این مختصر را هم ننویسیم آن ناچیز صفات انسانی را هم در خود می کشیم.

گوشزد December 1, 2005 11:39 PM

عمیقا" سپاس‌گزارم آقای سخن نازنین. از طرف نجمه و محمد‌رضا، از طرف مجتبی و از طرف خودم.

دست‌ات را از نیم‌کره‌ی جنوبی می‌فشارم.

***

هاله خانم
سپاس از شما که هميشه در حمايت از زندانيان نويسنده قلم مي زنيد.
موفق باشيد.
سخن

هاله December 1, 2005 06:22 AM

جناب سخن با نظر شما موافقم. نامه را کپی کردم.

***

روک گوی عزيز
ممنونم از شما.
سخن

روک‌گو December 1, 2005 05:35 AM

جناب سخن، من نامه را در وبلاگم گذاشتم. این که با این کار عملا کمکی به مجتبا کرده ام نمی دانم.

***

م.ر.کلنگ عزيز
در وب لاگ تان مرا شرمنده کرده ايد.
سپاس.
سخن

م ر کلنگ December 1, 2005 05:31 AM

sokhan jaan, Namaro tooye Weblog zadam, Eykaash Biish Az In Ham Mitoonestim Kari Konim. Shayad Ham Mitoonim Ghatan Mitoonim Vali Bi Etehaad Na, . Sokhan Jaan Az In Masooliyat paziiriye Ensanmadaaraanat Be Ghadre Khodam Mamnoonam. Haalaa Az Faradaa Harki Ke Kamkartareh Shorooe Mikoneh Be enteghaad Az Lahne Namehye To. Ama Bi khiiyaleshoon , Kare Dorostro Bayad Anjaam Dad, Haghiighaatro Oni Ke Dar Markaze Mosiibate Behtar Andaazeh Mizaneh,
Fadaye To

***

هشيار عزيز
ممنون از لطف و محبت ات. فقط لطفا توجه داشته باش که نامه را من ننوشته ام و تنظيم آن را آقای نسب عبداللهی و نجمه خانم اميدپرور بر عهده داشته اند و من از طريق وب لاگ سرزمين آفتاب هاله خانم از آن با خبر شده ام.
با سپاس
سخن

HOOSHYAR IRANI December 1, 2005 03:58 AM